معرفی وبلاگ
خدای خوبم، ای خدای بنده خوبت و آقای خوبم ... بحق این بنده خوبت ... بحق این آقای خوبم ... توفیق بندگی به هممون عنایت کن. بحق این بنده خوبت ... بحق این آقای خوبم ... عاقبت هممون رو ختم بخیر کن. مولای من ... به هممون توفیق زیارت با معرفت عنایت کن. آمین یا رب العالمین به وبلاگ خودتون خوش اومدین
دسته
دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 37979
تعداد نوشته ها : 18
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
محمد مهدي ميرزايي

رفتار امام عليه السلام با مردي در حمام عمومي

يكي از روزها امام عليه السلام مانند تمامي مردم به حمام عمومي تشريف بردند. داخل آن حمام مردي غريب و ناشناس بود كه مي خواست كسي بدنش را كيسه بكشد ...

برخورد امام عليه السلام با حكام و صاحب منصبان

فضل بن سهل ذوالرياستين كه مأمون، رياست نيروهاي مسلح و رياست ديوان دربار خود را به او داده بود، به دستور مأمون عباسي براي خود امان نامه اي با اختيارات كامل نوشته و آن را به امضاي درباريان رسانيد و سپس براي مهر مأمون آن را نزد وي فرستاد و مأمون هم آن را مهر زد و سپس تمام خواسته هاي فضل را برآورده ساخت.

فضل براي اينكه همين امتيازات را داشته باشد از مأمون خواست آن را به امضاي امام رضا عليه السلام كه وليعهد بود، برساند. اما ...


در حمام

حضرت امام رضا علیه السلام در آن زمان که می توانستند یک حمام خصوصی داشته باشند اما با کمال خضوع و فروتنی به حمام عمومی می رفتند. یکی از روزها امام علیه السلام مانند تمامی مردم به حمام عمومی تشریف بردند. داخل آن حمام مردی غریب و ناشناس بود که می خواست کسی بدنش را کیسه بکشد. نگاهی به اطراف حمام انداخت و چشمش به رخسار پرمهر و لطف امام هشتم علیه السلام افتاد. آنگاه از امام خواهش کرد که: آقا اگر ممکن است پشت من را کیسه بکشید. امام علیه السلام باتمام فروتنی کیسه را برداشت و پشت آن مرد را کیسه کشید که در این میان افرادی وارد حمام شده و بر آن حضرت با خطاب یابن رسول الله ... سلام کردند. آن مرد که متوجه اشتباه خود شده بود با دستپاچگی از امام عذرخواهی کرد ولی امام از او خواست بنشنید تا کارش تمام شود.[1]

حکومتداران و صاحب منصبان

امام رضا علیه السلام در برابر حکومتداران و منصب داران برخوردهای بسیار ظریف و به موقع از خود نشان می داد که همه آنها آموزشی است برای مسلمانان نسل های آینده. در این نوشتار نمونه هایی از این نوع برخورد امام علیه السلام بیان می کنیم.

ترک دادن عادتهای ناپسند

روزی یکی از بزرگان نیشابور مهمانی بزرگی برپاداشت و امام رضا علیه السلام را دعوت کرد. راه و رسم آن روزگار چنین بود که اگر به خاطر بزرگی و عزیزی مجلسی برپا می شد، پیش از آمدن آن عزیز همگان به مجلس می آمدند تا آن مهمان عزیز انتظار نکشد. از این رو همه مهمانان حاضر شدند و عالمان و بزرگان آن شهر جمع شدند و بر بلندی مجلس تختگاهی قرار دادند و بزرگان بر آن جا نشسته و تکیه کرده بودند. این نیز از رسوم آن روزگاران بود که در مجالس بزرگان بر بلندی مجلس می نشستند و خادمان وکارگران و مردمان عادی در کنار آن می نشستند. آن گاه امام رضا علیه السلام به مجلس وارد شد. راه را باز کردند تا امام به آن جایگاه برود. اما امام به آن جا توجهی نکرد و به همراه خادمان و کارگران در یک جا نشست و از آن روز به بعد چنین شد که شاه نشینان از درجه اعتبار و منزلت افتادند و همگان در مجالس در کنار یکدیگر می نشستند.[2]

رفتار با صاحب منصبان متکبر

فضل بن سهل ذوالریاستین که مأمون، ریاست نیروهای مسلح و ریاست دیوان دربار خود را به او داده بود، به دستور مأمون عباسی برای خود امان نامه ای با اختیارات کامل نوشته و آن را به امضای درباریان رسانید و سپس برای مهر مأمون آن را نزد وی فرستاد و مأمون هم آن را مهر زد و سپس تمام خواسته های فضل را برآورده ساخت. علاوه برآنکه نامه ای را به خط خود نگاشت و در آن اموال بسیار و زمین ها و املاک و سلطه را نیز بدو بخشید. فضل برای اینکه همین امتیازات را داشته باشد از مأمون خواست آن را به امضای امام رضا علیه السلام که ولیعهد بود، برساند. اما مأمون نپذیرفت و گفت: او با ما شرط کرده که از نظر حکومتی هیچ اقدامی نکند. پس بهتر است خودت این کار را انجام بدهی. به همین جهت نزد امام روانه شد. دید آن حضرت مشغول انجام کاری است. فضل درب خانه ایستاد تا امام علیه السلام اذن دخول بدهد. اما امام اعتنایی به او نکرد و پس از آنکه غرور و تکبرش را سرکوب نمود و با این برخورد ادبش کرد، سر شریف خود را بالا گرفته فرمودند: چه حاجتی داری؟ گفت: نامه ای از طرف مأمون برای شما آورده ام تا امضاء نمایید. حضرت فرمودند: نامه را بخوان. همانطور که ایستاده بود نامه را خواند. آنگاه امام رضا علیه السلام فرمودند: تا زمانی که تقوی پیشه کنی و از خدا بترسی ما قبولت داریم. سپس روی شریفشان را از او برتافتند و مشغول کار خود شدند.[3]

منبع: www.hawzah.net

1. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 362.

2. تاریخ نیشابور، ص 210.

3. بحارالانوار، چاپ جدید، ج 49، ص 168؛ نقش رهبری حضرت امام رضا، ص 53، مترجم: محمدباقر فالی.

دسته ها : سيره رضوي
پنج شنبه 13 6 1393 6:53 صبح
X