اين حب جاه است كه انسان را به جهنم ميبرد
امام خميني(ره) حبّ جاه و مقام پرستي را عامل جهنمي شدن انسان معرفي مي فرمود:
«همه بلاهايى كه سر انسان مىآيد از اين حبّ نفس است؛ [از اين] كه آدم خودش را دوست دارد. تمام گرفتاريهايى كه براى همه ما هست، براى اين حبّ جاه و حبّ نفس است. حبّ جاه است كه انسان را به كشتن مىدهد، انسان را به فنا مىدهد، انسان را "به جهنّم" مي برد. رأس همه خطيئه ها همين است: رَأْسُ كُلِّ خَطيئَةٍ همين حبّ جاه و حبّ نفس است.»1
1- تفسير سوره حمد، ص 109
اقتدار امام مهدي(عج) در كلام امام(ره) و رهبري مدظله العالي
«ما همه انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور-انشاء الله- تهيه بشود.»1
«استقرار عدالت، چه در سطح جهاني - آن طور كه آن وارث انبيا انجام خواهد داد و چه در همه بخشهاي دنيا، احتياج به اين دارد كه مردمان عادل و انسانهاي صالح و عدالتطلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگويان حرف بزنند. با كساني كه سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمي شود با زبان نصيحت حرف زد؛ با آنها بايد با زبان اقتدار صحبت كرد. آغاز دعوت پيغمبران الهي با زبان نصيحت است؛ اما بعد از آنكه توانستند طرفداران خود را گرد آورند و تجهيز كنند، آنگاه با دشمنان توحيد و دشمنان بشريت، با زبان قدرت حرف مي زدند.
شما ببينيد در همين آيه كريمه قرآن كه راجع به قسط صحبت ميكند و ميگويد خداي متعال همه پيغمبران را فرستاد، «ليقوم النّاس بالقسط»؛ براي اينكه قسط و عدالت را در جامعه مستقر كنند، بلافاصله ميفرمايد: «و انزلنا الحديد فيه بأس شديد و منافع للنّاس»؛ يعني پيغمبران علاوه بر اينكه با زبان دعوت سخن مي گويند، با بازوان و سرپنجگان قدرتي كه مجهّز به سلاح هستند و با زورگويان و قدرتطلبان فاسد، معارضه و مبارزه ميكنند. پيغمبر اكرم وقتي به مدينه آمد و نظام اسلامي را تشكيل داد، آيات قرآن را بر مردم مي خواند، به گوش دشمنان هم مي رسانيد؛ اما به اين اكتفا نمي كرد. كساني كه طرفدار عدالت هستند، در مقابل زورگويان و زيادهطلبان و متجاوزان به حقوق انسانها بايد خود را به قدرت مجهّز كنند. لذا شما ميبينيد از روزي كه نظام اسلامي به وجود آمد - يعني اسلام مجهّز به قدرتِ يك ملت بزرگ و امكانات يك كشور و دولت بزرگ شد - دشمنان اسلام حركت اسلام را جدّي گرفتند و علاقهمندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اكناف عالم اميدوار شدند. بسياري از پيغمبران در ميدان مبارزه و جهاد مقدّس و قتال قدم مي گذاشتند: «و كأيّن من نبىٍ قاتل معه ربّيون كثيرٌ»
بعضيها بي توجّه، از جدايي دين و سياست حرف مي زنند؛ يعني دين را به گوشههاي خلوت برانند و انسان ديندار، فقط به نصيحت اكتفا كند! در اينجا نصيحت نمي تواند كاري بكند. آنچه مي تواند قدرتها را مهار و تهديد كند و در برابر ظلم و فساد مقاومت نمايد و ريشه آن را بَركند يا آن را متزلزل سازد، قدرت الهي و اسلامي است؛ قدرت سياسي اي است كه در اختيار احكام اسلامي باشد. امام زمان ارواحنافداه با اقتدار و قدرت و تكيه بر توانايي اي كه ايمان والاي خودِ او و ايمان پيروان و دوستانش، او را مجهّز به آن قدرت كرده است، گريبان ستمگران عالم را ميگيرد و كاخهاي ستم را ويران مي كند.»2
1- امام خمينى رحمه اللّه، صحيفۀ نور، ج7 ص255
2- بيانات رهبري در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عيد نيمهشعبان1381/07/30
منبع: رجا نيوز
قضاوت با شما خواننده گرامي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مرحوم ملا محمدعلي مجتهد، معروف به مرحوم آيتالله احمد مجتهدي تهراني، از علماي بنام تهران بود كه سال 86 بدرود حيات گفت، اما سخنرانيها و پندهاي عرفاني و اخلاقي وي به يادگار مانده است و ميتوانيم هر چند به صورت مجازي هم كه شده، پاي درس اين استاد اخلاق، تلمذ كنيم.
آيتالله مجتهدي، رابطه خوبي با طلاب داشت، طوري كه فضاي گرم و صميمي بر حوزه علميهشان حاكم بود. اين استاد برجسته اخلاقي، مباحث را چنان رسا ارائه ميداد كه بر دل مينشست؛ به طوري كه حتي هم اكنون نيز نشستن پاي صحبت و كلاس اخلاق ايشان، خالي از لطف نيست.
«فِي مَوَاعِظِ العَدَدِيَه عَنِ النَبِي صَلَي الله عَلَيهِ و آلِه إنُّه قَالَ فِي وَصِيَة لَه» پيغمبر (ص) اميرالمۆمنين (ع) را وصيت كرد «يَا عَلِيُّ اثْنَتَا عَشْرَةَ خَصْلَةً يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَعَلَّمَهَا فِي الْمَائِدَةِ» كنار سفره كه مينشيني، دوازده خصلت را بايد ياد بگيري. أَرْبَعٌ مِنْهَا فَرِيضَةٌ چهار عدد از آنها واجب است «وَ أَرْبَعٌ مِنْهَا سُنَّةٌ» چهار عدد از آنها مستحب است«وَ أَرْبَعٌ مِنْهَا أَدَبٌ» و چهار عدد از آنها ادب است.
1. «فَالْمَعْرِفَةُ به ما يَأْكُلُ» بدانيد غذايي كه ميخوريد حلال است يا حرام. هر چيزي را نخور. خانه هركسي كه ربا ميخورد، رشوه ميخورد و خمس نميدهد، نرو. آيه قرآن هم هست: «فالينظر الانسان الي طعامه». انسان وقتي كه غذا ميخورد، بايد ببيند از كجا آمده است.
2. «وَ التَّسْمِيَةُ» اول غذا، بسم الله بگو.
3. «وَ الشُّكْر» بعد از غذا هم شكر بگويد: الحمدلله.
4. «وَ الرِّضَا» آبگوشت ميخوري، به مادرت نگو آبگوشت چيست؟ نان خالي هم اگر داريد، بايد راضي باشيد و بگوييد خدايا به نان و پنيرت هم شكر.
1. «فَالْجُلُوسُ عَلَي الرِّجْلِ الْيُسْرَي» وقتي كه مينشيند، مانند علما كه روي پاي چپ مينشينند و پاي راستشان را بلند ميكنند.
2. «وَ الْأَكْلُ به ثلاثِ أَصَابِعَ» با سه انگشت غذا بخوريد، قديمها قاشق نبود.
3. «وَ أَنْ يَأْكُلَ مِمَّا يَلِيهِ» از جلوي خودت بخور.
4. «وَ مَصُّ الْأَصَابِعِ» مستحب است كه اگر آدم با دست غذا خورد، دستهايش را بليسد. يك مادهاي در آن است كه با غذا هضم ميشود.
1. «فَتَصْغِيرُ اللُّقْمَةِ» لقمه را كوچك برداريد، نه مثل ساندويچ. ساندويچ خوردن، بيادبي است.
2. «وَ الْمَضْغُ الشَّدِيدُ» يعني جويدن خوب. خوب بجويد غذاها را. آسياب كنيد، نه اينكه غذاي نجويده را به معده ببريد و به دل درد مبتلا شويد.
3. «وَ قِلَّةُ النَّظَرِ فِي وُجُوهِ النَّاسِ» غذاي خودت را بخور و به ديگران نگاه نكن. چه كار داري؟ مخصوصاً صاحب خانه نگاه ميكند كه مهمانها چه ميخورند، اين هم ادب است كه آدم، كم نگاه كند.
4. «وَ غَسْلُ الْيَدَيْنِ» ادب اين است كه وقتي غذا ميخورد، هم اول و هم آخر، دستش را بشويد.
منبع: راسخون